AnisaAnisa، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

Anisa va Ghashangiyash🥰

Anisa :26 septembe 2018 / Living Sweden/❤️

خاطرات تلخ خونواده س نفرمون😔

1397/9/6 8:48
نویسنده : ❤️Maman juni
631 بازدید
اشتراک گذاری

ماماني خيلي اذيت شدي .... دو هفته فقط خون ميگرفتن و هيچي نميفهميدن و من ديونه ميشدم.. حال هممون بد بود وقتي ازت ازمايش ميگرفتن هر سه ساعت ولي نميتونستن كاريت كنن.... خيلي سريع بيمارستان رو تو يوتوبوري رزرو كردن و رفتيم ... اونجا رفتيم س روز مونديم ... يادم نميره بابات وقتيً تو هواپيما ما نبود و جدا رفت يوتوبوري چقد گريه كرد وقتي لباسا تورو تو ي پلاستيك انداخت گفت دخترم برگشتني سردش ميشه و اشكاش ميومد پايين و منو دلداري ميداد  تحملش تموم شد بود بعد يكي دو هفته اشكاشو ديگه نتونست پنهون. كنه نتونست بگه همه چي درست ميشه .... ديگه نتونست حرف بزنه.... خاله هات چقد گريه كردن ... حال مامان بزرگ چقد بد شد...چقد نذر و نياز واس خوب شدنت كرديم.... ماماني من اميد دارم ك خوب ميشي ... من تورو بيمه امام زمان كردم ... من سلامتي تو از اقا امام حسين و حضرت عباس ميخوام اونا پيش خدا عزيزن من از اونا ميخوام برن شفاعت كنن.... خوب ميشي من هنوزم اميدوارم مادريً .... پاسپورتت درست شه ميبرمت ي جاي ديگه ك دكتراش بهتر باشن ... ميبرمت پا بوس اقا امام رضا ميگم دخترمو شفا بده ميبرمت كربلا شفاتواز اونا ميخوام مامان جون .... خوب ميشي و بزرگ ك شدي اين مرمى ميخوني و ميخندي ميگي مامان جون  من خوب شدم ديدي اميدت الكي نبود ... ديدي منو ب ادماي مطمئنيسپرده بودّي ... ديدي خوب شدم و من ميخندم و خدارو بيكران شكر ميكنم .. ميدونم خوب ميشيً انيسا خانم إيمان دارم ♥️♥️

پسندها (7)

نظرات (5)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
6 آذر 97 9:56
وای الهی! 
الان جوجومون چه طوره؟ 
نگران شدم!
❤️Maman juni
پاسخ
خوبه خدارشكر عزيزم ولي با دارو هر دوهفته يك بارم ازمايش ميگرن ازش.😣ولي بازم خدارشكر 
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
6 آذر 97 19:24
می تونم بپرسم مشکل چیه؟ اگه دوست داشتین بگید. 
❤️Maman juni
پاسخ
هورمون هيپوفيزش كم كاري ب خاطر همين رو خيلي از هورموناش تاثير ميزاره ك درست كار نكنن... انشالله خوب ميشه شمام واس دعا كنين🌺♥️
مامانمامان
6 آذر 97 20:20
ان شالله دختر گلت خوب میشه . وقتی بزرگ بشه این روزها رو یادش نمی یاد همونطور که خودمون چیزی از خاطرات قبل از دو سالگی به یاد نداریم . قوی باش عزیزم . من به معجزه ایمان دارم . چون خودم چند ماه پیش تجربه اش کردم این وقت ها یاد خدا خیلی آرامش میده به آدم . من اون روزها سوره یس را زیاد می خوندم . خانمی که توی خونم کار میکرد این رو بهم یاد داد گفت یه چیز نذر کن و بعد روزی یکبار سوره یس بخون و وقتی حاجتت برآورده شد نذرت رو ادا کن . من بلد نبودم از روی قرآن بخونم فایل صوتی ش رو از اینترنت دانلود کرده بودم و هر وقت دچار استرس و اضطراب و ترس می شدم هر وقت نصف شب از ترس اتفاقی که پزشک ها پیش بینی کرده بودن از خواب می پریدم به نیت شفا این فایل رو گوش می دادم و قرآن رو جلوم باز میکردم و خودم معنی فارسی هر آیه رو همزمان با فایل صوتی که داشتم میخوندم . و وقتی که میرسیدم به آیه 82 " إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ کُنْ فَيَکُونُ" "فرمان او چنین است که هر گاه چیزی را اراده کند ، تنها به آن می گوید: «موجود باش!» ، آن نیز بی درنگ موجود می شود" می خواستم که به سلول های بدن مامانم دستور بده آروم بگیرن . سرطانی نباشن و خدای مهربون دعای من رو بالاخره مستجاب کرد و الان خدا رو شکر حالشون خیلی بهتره . با تمام وجودم برای دخترت آرزوی سلامت و برای شما و همسرتون آرامش رو از خدا ی بزرگ و قادر و مهربون می خواهم  . 
❤️Maman juni
پاسخ
مرسي عزيزم ... بزرگواري شما انشالله خدا همه ي مريضا رو شفا بده ... ♥️
مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
7 آذر 97 11:04
خداوند به حق چهارده معصوم (ع) هر چه زودتر ، فززند معصوم و دلبندتان را شفا دهد انشاألله  .گل

 
❤️Maman juni
پاسخ
ممنونم عزيزم .....🌺🌺
آبجی مهناآبجی مهنا
11 فروردین 00 21:03
وای عزیزم 💗 من براش خیلی دعا کردم انشالله هرچی زودتر خوب میشه