یازهمین ماهگرد پرنسس❤️
... دختركم بي بهانه وعاشقانه مادرانه هايم را برايت مينويسم .... از اولين هاي من و تو تا بينهايت هايمان.... مينويسم تا بماند تمام لحظاتِ نابيُ كِ خودت ثبت کردی... مينويسم تا هر لحظه از بالندگيت را نفس بكشم ...یازده ماه از آغاز زندگیت میگزره و من تازه در این یازده ماه معنا و مفهوم زندگی را میدانم .... مرسی ک کنارمون هستی زندگانیم❤️
زیبا خانم خیلی خوشحالم که هستی ....
تو این ی ماه یکی از پیشرفتات این بوده که پای چپتو بالا میاری و جورابتو در میاری .....
واینکه وقتی رو ب شکم میندازمت خوشت نمیاد و خودت غلط میدی از سمت و راست رو ب پشت ....
اینکه خیلی شیرین شدی مامانی انقد دوست دارم گازت بگیرم ک نگو❤️🌹
خیلی دوس داری لثهاتو ب هم بمالی یا وقتی بابایی بغلت میکنه لپاشو تو دهنشت میکنی و میخوای گازش بگیری ولی متاسفانه نمیتونی چون هنو خیلی مونده تا ب این مرحله برسی 😃😄😅
راستی دیشب عمه زهرا تو دعوت کردم تقریبا دو هفته میشه از یوتوبوری اومده بود و ی سر نیومد تا ب ما سر بزنه منم دعوتش کردم ....
یدیروزم انقد دلت واسه من تنگ شده بود چون کل روز مامانی درگیر بود زیاد بغلت نکردم،،،، ب خاطر همین آخر شبی همش بهونه منو میگرفتی
خیلی دوستت دارم مامان جونی 🌹🌹🌹
🥰🥰 ببخشی نمیام خاطراتتو تن تن وبت کنم
نمیشه مامانی انقد درگیرم که نگو 🥰🌹❤️🌹
دیگه نمیدونم چی بنویسم ولی پست بعدی خیر خوب شدن حالته اینو مطمئنم پس فعلا دخترکم❤️❤️❤️