سومین سالروز پرنسمم❤️
بماند ب یادگاری
از تولد سه سالگی دخترم
از حس وحال بینهایت خوبمون ،
از اشکایی ک بدون کنترلم از چشام اومدن پایین
فقط بخاطر پیشرفتهای دخترم ،
از ذوق و شادیی ک دخترم بعد سه سال تلاش کرد شمع تولدش روخودش فوت کنه ،
بماند ب یادگاری ، از بغضی ک تو گلوم بود،
از اشکایی ک همیشه جاری میشه برای دخترم ک چرا نتونستم سالم ب دنیا بیارمش،
بماند ب یادگاری ، از این حس حال نابم،
از خوشحالی پیشرفتهای دخترم،
از تلاش های منو پدرش برای راه رفتنش، خوردنش، خوابیدنش،
بماند ب یادگاری تا یادم نره چقد سختی کشیدم برای بزرگ کردنش، برای رشد و تربیتش ،
برای کوچیک ترین پیشرفتش ، هزاران زحمت بوده، برای قدم های کوچیکش ، هزاران تلاش بوده ، برای خوردن های قشنگش هزاراناشک بوده ،
برای تک تک لحظه های خوبش، بی خوابی ها و اذیت ها بوده ،
اینارو مینویسم تا نزارم هیچ احدا ناسی باعث رنجش قلب دخترم بشه، تا نزارم هیچ احدی ب دخترم چیزی کسزاوارش نیست روبگه،میدونم ی روز میاد و خدا پایین میده ب همه ی ناراحتیام
تا ی روز بخندم ب این همه اشکها و بغض و گله هام ، و میدونم روزای قشنگی در انتظار دخترمه
میدونم هدیه یی خیلی بزرگ تر از اون چیزی ک ما انتظار داریم خدا برای دخترم کنار گذاشته
نازنینم سه سالگیت مبارک ،
فرشته ی دوست داشتنیه من تولدت مبارک .خوشحالم بخاطر وجودت، خوشحالم ک مادر شدم ،من مسلما خوشبخترین مادر دنیام بخاطردختری چون آنیسا
زیبای من بمونی برای منو بابایی تا ابد و یک روز الماسم ❤️
جشن تولدت بخاطر اربعین نتونستیم بگیریم دخترم
یکم دیر تر میگیریم 😆
ولی ی کیک خیلی متفاوت رو شمع هاشو فوت کردی 😅
توی پست بعدی عکسای تولدت رو میزارم با پیشرفتهای قشنگی ک داشتی توی این چند وقت 🥰