AnisaAnisa، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

Anisa va Ghashangiyash🥰

Anisa :26 septembe 2018 / Living Sweden/❤️

♥️ الهم عجل الوليك الفرج ♥️

يا صاحب زمان دخترمو كمك كن جوري تربيت كنم ك مانع ظهورت نشه اقا جان ♥️

اندرحوالات این چند ماه

انیسای قشنگم ، سلام ،  سلام ای تمامِ هستــیِ مامان ☺️  اومدم برات بنویسم، از حال و هوای این چند مدت، روزایی ک خونمون پر شده از آوای قشنگت، از شیطنت های پی در پیت، از خزیدنت ک میتونی توی کل خونه ب تنهایی بری ،  انقد این روزا شیرینه ک اصلا دوست ندارم لحظه ییش رو از دست بدم، نمیدونی چه حالی میشم ،وقتی نشستم و مشغول کاریم، ی هو متوجه میشم کنارم نیستی و رفتی برای خودت بازی میکنی توی اشپزخونه ، نمیدونی چه حالی میشم وقتی میام دنبالت میبینم تمامِ عدس ها رو از کمد در آوردی ‌ریختی روی زمین و میپرسم کار کی بود میگی ( گه گه ) یعنی خاله غزل  بعدش میخندی . فقط کافیه توی محیطی باشم و صدات بزنم بلافاصله میای پ...
23 بهمن 1400

جشن تولدت سه سالگی پرنسسم❤️

جشن تولدت سه سالگیت عالی بود انیسا خانم🥰 خیلی خوش گذشت ب خودمون ب مهمونای عزیزمون☺️  خیلی تلاش کردم همه چی خوب پیش بره ، غذاهای تولدت عالی بود ، مثل همیشه  همه تعریف میکردن☺️ و منم خوشحال بودم ک مهمونام راضی بودن از طعم غذاها و خوششون اومده بود ، مثل همیشه همه ب زحمات پای خاله و بابا بزرگ و مامان بزرگ بود و چقد خوبه ک دارمشون🥰  خیلی تلاش کردم ، بخاطر پیشرفتت و بزرگ شدنت اشکی نریزم توی تولدت ،اخه خیلی احساسی میشم وقتی میبنم چقد پیشرفت کردی و بزرگ شدی  دایره ی لغاتت هر روز بیشتر و بیشتر میشه ،  هم سوئدی یاد گرفتی هم فارسی ،   ...
19 بهمن 1400

سومین سالروز پرنسمم❤️

بماند ب یادگاری  از تولد سه سالگی دخترم  از حس و‌حال بینهایت خوبمون ، از اشکایی ک بدون کنترلم از چشام اومدن پایین  فقط بخاطر پیشرفتهای دخترم ، از ذوق و شادیی ک دخترم بعد سه سال تلاش کرد شمع تولدش رو‌خودش فوت کنه ،  بماند ب یادگاری ، از بغضی ک تو گلوم بود،  از اشکایی ک همیشه جاری میشه برای دخترم ک چرا&n...
20 آذر 1400

سی و سومین ماهگرد پرنسمم❤️

روزای خوبی رو داریم سپری میکنیم  ☺️ روزایی پر از خنده ، پر از شادی روزایی  که صدای قهقه های دخترم رو‌میشنوم. خونه پر شده از کلمه های قشنگی  که هر روز بیشتر وبیشتر میشه ☺️ دیگه این خونه ، خونه ی قدیمی نیس ، درد و رنج هاش کم رنگ تر شده نسبت ب قبل، این خونه رنگ روی شادی داره میبینه .  تو این روزاپیشرفتهای&n...
6 تير 1400

سی دومین ماهگرد پرنسسم❤️

یادم میاد  برای غذا نخوردنت اشک میریختم ،  چقد غصه میخورذم خدایا ،  وقتی غذا میخوردیم با هزار حسرت ‌‌آرزو  سمت قاشق پر از غذا میدیدم و سمت تویی ک  تا قاشق سمتت میومد حالت بد میشد  اون غذا زهر می‌شد برام ، بغض میکردم ،  چشام پر از اشک می‌شد  نمیتونستم قورت بدم غذا...
14 ارديبهشت 1400

سی اُمـــین ماهگرد پرنسس🥰

سوگند ب مهربانی و قلب پاکت ،  کــــــــه همه ی دنیامی ،  انگار شدیهوایی ک نفس میکشم ، توی تمام نوشته هام  هزاران هزار حسای خوب هس و من نمیتونم با هچ‌واژه یی بیانش کنم انگار ،  زیبای من ، چهخوش ميدرخشي تو زندگيمون🥰 فقط ناز كن ، و من نازتووووووبكشم ، 😍  من منتظر روزاييم كه  واسممم حرف بزني و با جون و دل گوش&nbs...
11 فروردين 1400

بیست و‌نهمین‌ ماهگرد پرنسسم🥰

اگه از من بپرسن زندگی یعنی چی میگم ،  یعنی تو ، یعنی لبخند تو ، یعنی شادی تو، یعنی آرامش و سلامتی تو ، دختــــــــرکَــم ما با هم دیگه ی زندگی عالی میسازیم🥰  وقتی با هم باشیم ،  میتونیم دنیامونو بسازیم 🌍 تودنيايِ همه ، سختیایی هس ،  ک فک میکنن از پسش بر نمیان  ، اما واقعا اينجوري نيست ،  بايد تلاش كرد&n...
10 اسفند 1399

بیست و هشتمین ماهگردت پرنسمم❤️

بیـــــــست و  هشتــمین ماهگــــــــردت مبارک             الـــــماسم❤️ بخند برام دخترکم ،بخند تا بخندم ، بخند تا حالم خوب باشه ،  بخند تا از دنیا راضی شم ،  بخند تا همه ی غمامو با  دیدن لبخندت  فراموشکنم ، وقتی بخندی و حالت خوب باشه ،  من میشم بی خیال ترین و  خوشحال ترین مادر دنیا ،  من همه ی زندگیمو مدیون&nb...
7 بهمن 1399

27 مين ماهگرده پرنسمم🥰

بیــــست و هفتمیــــن ماهگـرد آنیســـا جـان☺️                   ۲۷ ام ماهگردت شد ‌و من باز سرشار از        شادی بخاطر وجودت دخترک نازنینم 🥰        هر روز ‌ و هر روز بهتر و بهتر میشی و من        خوشحال‌ترین مادر میشم🥰                پیشرفت های خوبی داشتی تو ای...
8 دی 1399