AnisaAnisa، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

Anisa va Ghashangiyash🥰

Anisa :26 septembe 2018 / Living Sweden/❤️

دو سالـــگی پرنسسم❤️

  دو سالگي دختر زيباي من🥰            من عاشق ماه سپتامبرم،ماهی ک بهترین اتفاق            زندگیم رخ داد.( ب دنیا آمدن پرنسمم😍🥰)           ماهی ک خدای مهربون بهترین هدیه ی زندگیم             بهم داد.☺️           دختر قشنگم،الماسم، با ارزش ترین داری من 😌         ...
6 مهر 1399

بیست سومین ماهگرد پرنسسم❤️

♥️ بیسـ‌ـــــت سومیـــــن ماهگرد آنیـــسا جانم❤️  دختری ک وجودش   پٌـــر صفاتِ خوبه و  سر ساز از شادی و امید ب زندگی🥰  دخترکم،  تویی همه ی هستیِ من🌏  دلبرکم  ب وسعت آسمون و زمین ِ خدای مهربون  دوستت دارم م تلاش میکنم برای بهتر تربیت شدنت و داشتن زندگی شاد و اروم ، تو نمیدونی کنار تو بودن بهتر ین حس دنیا بهم منتقل میشه♥️  ب اندازی ستاره های آسمون   بوس  روی لپای قشنگت زیبای من🥰 من تو را با یک دنیا  امید و آرزو دوست دارم  من فقط برای این زنده‌ام  که با تو زندگی کنم  دلم قش میره واست ...
22 شهريور 1399

بيستُ يكمين ماهگرد پرنسسم❤️

سلام فرشتــه ي من ،☺️ اومدم بنويسم برات.         بيســـت يكميـــن ماهگردت شده  و منُ كلي ذوق براي نوشتن  چن روزي زياد خوب نبودي و نتونستم ب وقتش بيام ب وبلاگت سر بزنم و بنويسم متاسفم مامان جان🌺 در و ديواراي اين خونه ميريزه تو سرم وقتي  نخندي ،وقتي شاد نباشي، پس لطفا شاد باش و بخند...
15 تير 1399

بیستیمن ماهگردت پرنسسم❤️

سلام دختر زيباي من☺️  امروز دقيقًا بیستمین ماهگردتِ و من سر شار از شادي و اميد ب زندگي ب خاطرت وجودت  🥰 وجودت تو پُــــر شده از حــس هاي قشنگي ك هر روز بهم منتقل ميكني و بازم ممنونتم 😚 خدا میدونه چه لحظه های خوبیو ثبت کردیم باهم 😊👨‍👩‍👧 خاطرات قشنگی ک تو ب وجودشون آوردی شده لحظاات نابِ زندگـــیِ مامانــی .👩‍👧 من کنارت حالم خیلی خوبه ☺️ وقتی نباشی  بی تاب میشم😖 انگــار ی چیزیو گم کردم بدترین حس دنیاس یعنی 😟 بمونی برام تا اَبـــد و یــــک روز  بهترینم 🥰😍   نوزدهمــــین ماهگردتــــ مبارک              آنیــسا جانم😚   جونم بر...
7 خرداد 1399

هجده ماهگی پرنسسم و اندرحوالات🥰

  18 ماه شده ك مادرت شدم ،🥰 ١٨ ماه شده ك هرشب ب تو نگاه كردم و چشامو بستم. ١٨ ماهِ به محض بيدار شدنم تو بودي ،جلوي چشمام. ١٨ماهِ شدم تو  ١٨ ماهِ ك عاشقي كردم باهات،١٨ ماهِ بوسيدمت،بويدمت، ديدمت و مهو تو شدم . ممنونم با بابته اين ١٨ ماه هديه هاي بي نظريت ١٨ ماهِ ي زيبايِ من دوستت دارم تا هميشه  ١٨ ماهگيت مبارك دختر با أدب و دوست داشتنيِ مامان  آنيسا جانم❤️ تو كه ماهِ مني   ،    عمرِ مني       عيدت مبارك  تو ك جونِ مني  ،    روح مني       عيدت مبارك  تو ك دختر مني ، &...
9 فروردين 1399

هفدهمين ماهگرد پرنسسم❤️

فرزند خوبم ! امروز برايت اينگونه دعا كردم ! خداياي مهربون ! ب جز خودت ب ديگري واگزارش نكن، تويي پروردگار او☺️❤️ پس قرار ده بي نيازي در نفسش، يقين در دلش، إخلاص در كردارش، روشني در ديده أش، بصيرت در قلبش و روزي پر بركت در زندگيش☺️  تو آنيساي منو بهم هديه بهترين هديه ي زندگيمه  ممنونم خداي مهربون  بخاطر همه چي 🥰 هفدهمین ماهگردت مبارک  زیبای من ❤️ امشب شب ليله الرغائبِ براي همه دعا كردم براي همه ي ني ني وبلاگي هاي عزيز ك هميشه ب فكر آنيسا جان بودن و دعاش كردن  امروزم چن تا عكس گرفتم متاسفانه عكس گرفتن از شما خيلي سخته اصلا همراهي نميكني زيبا خانم را...
9 اسفند 1398

پرنسس زيباي من❤️🥰

سلام نهال کوچیک زندگیم وقتی ب چشای قشنگت نگاه میکنم بهترین حس دنیارو بهم منتقل میکنه ❤️ همه ي هستي من خلاصه شده تو لبخندت ،تو نگاهت  تو نميدوني با دنياي من چيكار كردي دخترم❤️ روزه مادر با بابایی رفتی بیرون و ی دسته گل خوشکل برام خریدی و‌من از خوشحالی گریه کردم  چه حسه قشنگی بود خدایااااااا❤️🥰 من‌روز مادر باید برای تو کادو بخرم ک این حسِ ناب مادر شدن رو بهم هدیه دادی زیبای من  ممنونم ک هستی دخترکم🥰💕❤️  راجب اندر حوالاتتم بگم ک مشکل تغذیه هنوز داری  و هیچی جز ی سری نوشیدنی نمیخوره و اینکه بیمارستان بستر بودی و‌دکتر خیلی نگران حالت بود  و‌اینکه شرایط فوق العاده سخ...
29 بهمن 1398

شانزدهیمن ماهگرد پرنسس خانم❤️👸

  سلام دختر زيباي من ...☺️🌺 امروز ماهگردت بود و منو بابايي سرشار از شادي و لبخندبوديم🥰 وقتي ب داشتنت فكر ميكنيم اشك شوق ميريزيم باهم و بغلت ميكنيم... 👨‍👩‍👧💕 تو نميدوني بخاطر وجود چقد خوشحاليم و چقد سپاس گزار 😌  مامان جونم تو اين روزا تمرينت ميديم قرار شد بريم ايران شايد كاردماني اونجا بيشتر بهت كمك كرد  متاسفانه قضيه غذا نخوردنت هنوز حل نشده و هيچي نميخوري ب جز ي سري غذاهاي محدود دكتر تغذيتم فعلا كمكي نكرده بهمون ولي انشالله زود خوب ميشي و كلي غذاهاي خوشمزه مامان درست ميكنه بأهم سه تايي ميخوريم... خيليم كم خوا...
8 بهمن 1398

دومین یلدای پرنسسم❤️

سلام ...دوستای نی نی وبلاگی عزیز  اومدم خاطرات دومین یلدای آنیسا خانم رو ثبت کنم ... شب یلدا خونه مامان بزرگ رفتیم  انیسا خانم فقط نیم ساعت درگیر عکس گرفتن از شما بودیم اصلا همراهی نمیکردی ها  ۱۵ نفر درگیر عکس بودیم😅😅😅 اینجا ک کلا دراز کشیدی😅 ا اینجت پاهاتو میدادی بالا نمیخواستی بشینی که😅 قد و‌ وزنم میبرمت مامان جان همه چی خوبه ولی چن ی هفته پیش وزنت اومده بود پایین دکترت گفت باید بیمارستان بمونیم... بعد کلی حرف زدن با دکتر قرار شد بریم خونه و چن روز بعدش ببرمت دوباره قد و‌وزن ک وزنت پایین نیومده باشه که خداروشکر وزنت دوباره رفته بود...
4 دی 1398